بهنام گودرزی فر چهره جوان، فرهیخته پرتلاش وانقلابی ودبیر جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار صدای منتقد به تحلیل وبررسی عملکرد تیم مدیریتی استان لرستان در بیش از دو ساله دولت کاروکرامت آیت الله رئیسی پرداخت.

بهنام گودرزی فرددبیر جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در لرستان:گفت

لرستان، بیش از هر چیز نیازمند همدلی و وفاق است. برای رسیدن به اهداف ترسیمی انقلاب و دولت، از خودگذشتگی لازم است.

از عمر دولت سیزدهم به ریاست آیت الله رئیسی بیش از دو سال میگذرد که به تبع آن، تیم مدیریتی جدید در لرستان روی کار آمد. در این مدت هم نظرات مثبت و هم انتقادات بسیاری درباره عملکرد مدیریت جدید ابراز شد؛ تا جایی که این روزها در فضای مجازی و حقیقی، همین کشمکشها و مباحث را مشاهده میکنیم. در همین ارتباط برآن شدیم تا با بهنام گودرزی، دبیر جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی در استان لرستان، صحبت کنیم و ارزیابی مختصری در اینباره داشته باشیم. گودرزی، اهل شهر خرمآباد، پژوهشگر و دانشآموخته علوم سیاسی است. آنچه در ادامه میآید ماحصل این گفتوگو است.

ضمن عرض سلام و خدا قوت، لطفاً به عنوان یک پژوهشگر علوم سیاسی و نیز فعال سیاسی و حزبی، نظر خود را درباره عملکرد دو ساله تیم مدیریتی استان لرستان بفرمایید؟

سلام علیکم و رحمهالله. به نظر بنده نقطه ای که ما امروز در آن قرار گرفته ایم، صرف نظر از ارزیابی نکات مثبت و منفی، محصول یک کل به هم پیوسته است که از مدتها پیش شروع شده و به امروز رسیده است. به همین دلیل، مسائل و مشکلات و معضلات و حتی نقاط قوت دولت را باید از دو منظر ملاحظه کرد؛ اول، آنچه که از گذشته به ارث رسیده است و دوم، نتایجی که حاصل عملکرد مدیریت جدید استان است. بنابراین برای ارزیابی برخی ازعملکردهای این مدیریت، نمی توان فقط به شرایط کنونی توجه نمود؛ بلکه مؤلفه های دیگر را نیز باید مطمعن ظر قرار داد.

به گواه مستندات و آمار متقن و دقیق و رسمی، دولت سیزدهم در شرایطی سکان مدیریتی کشور را در دست گرفت که از یکسو تحریمها بیش از هر زمان دیگری گریبان کشور را گرفته بود و از سوی دیگر بیش از450 هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود داشت. مشکلات رتبه بندی معلمان، کمبود یا نبود کالاهای اساسی در انبارها، وضعیت اسفبار بیماری کرونا و نرسیدن به موقع واکسن، وضعیت مسکن و ارز و خودرو، و …، شرایطی را در کشور ایجاد کرده بود که هم دولت و هم به تبع آن استانها، بیش از اینکه نگاهی معطوف به آینده داشته باشند، باید ویرانه های گذشته را اصلاح میکردند؛ چنانکه به استناد برخی از اظهارنظرهای خصوصی، با چنین شرایطی، دولت سیزدهم نمیتوانست دوام داشته باشد و حتی صحبت از وقوع قحطی و یا ورشکستگی دولت میشد. این فشارها، به هر حال، بر تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران این دوره تأثیر داشت. اگر نبود اعتقاد راسخ، روحیه انقلابی، و نیز نظر اهل بیت، شاید این اتفاق میافتاد. اما به لطف خداوند، با مواجهه انقلابی مدیران، بخشی از مشکلات برطرف شد و دولت با نفسی تازه، بدون معطلی وارد فاز جدیدی از برنامهریزی شد. اگر انصاف را در ارزیابی خود لحاظ کنیم، رسیدن به چنین دیدگاهی خیلی دور از ذهن نیست.

متأسفانه برخی از افراد، عجولانه و بدون لحاظ مشکلات انباشته و گرفتاریهای بارشده، دست به تحلیل و ارزیابی غیرکارشناسی میزنند و با طرح مباحثی دور از انصاف، انتظار اقدامات خلق الساعه و نتایج فوری دارند و کلیت دولت و تیم مدیریتی جدید در استان را به باد انتقاد میگیرند. سیاستگذاری مانند دانهای است که در دل زمین کاشته میشود و برای ثمردهی، نیازمند زمان و مستلزم کمی تحمل و صبوری است.

با این تفاسیر و با در نظر گرفتن جمیع شرایط موجود در استان، علیرغم نقدهایی که به بعضی از حوزه ها دارم، عملکرد دولت در استان لرستان را مثبت ارزیابی میکنم. همانطور که عرض کردم بنده هم به سهم خود نقدهای جدی در برخی از حوزه ها را وارد میدانم؛ اما تلاش میکنم نقدهایم را در قالب منطق و با رعایت انصاف و با در نظر گرفتن جمیع شرایط بیان نمایم؛ همانگونه که از سیره معصومان برمیآید و مقام معظم رهبری بارها بر آن تأکید داشتهاند.

ممکن است کمی بیشتر در این زمینه توضیح فرمایید؟

اجازه دهید ابتدا از نقدهای خودم به انتصابات شروع کنم تا در ادامه به حوزه مطالبه گری وارد شویم. اول اینکه بنده به برخی انتصابات نقد دارم و البته برخی را مثبت ارزیابی میکنم؛ اما در این زمینه همه کمبودها را متوجه شخص استاندار نمیدانم. همانطور که مطلع هستید، در انتصاب یک مقام دولتی در سطوح مختلف استانی، عوامل مختلفی تأثیرگذار است. در استانها تصمیم شخص استاندار، یک عامل در کنار سایر عوامل است؛ از لابی های نمایندگان گرفته تا دخالتهای وزارتخانه ها و مطالبات برخی از جریانات سیاسی و…، در یک انتصاب دخیل هستند که البته باز هم عرض میکنم بنا به موقعیت و شرایط هر پستی، درصد تأثیرگذاری این عوامل متفاوت است. از اینرو، در برخی از انتصابات نظر شخص استاندار تأمین میشود و گاهی هم البته خلاف این امر پیش میآید. پس انصاف این است که در انتقادها از کلی نگری بپرهیزیم و هر کس را به اندازه سهم خود پاسخگو بدانیم؛ نه بیشتر و نه کمتر. با همه این اوصاف باز هم مشاهده میکنیم که دیوار استاندار از همه کوتاهتر است و سهواً یا عمداً همه مشکلات به پای او نوشته میشود و هجمهای را متوجه ایشان میکند که نتیجهاش گلآلود شدن آب است. برخی هم مترصد هستند که از این آب گلآلود، ماهی خود را بگیرند؛ بنابراین همه موفقیت ها را نادیده میانگارند بیآنکه توضیحات نفر اول استان را بشنوند. راه حل راهبردی در این موارد، ایجاد فضای آرام و عاری از قصاوت و کینه ورزی برای گفتوگوی متقابل است که متأسفانه تا کنون شکل نگرفته است.

نقد بعدی من از جنس دیگری است و متوجه دوستانی است که باید کمک کنند تا چنین فضایی به نحو احسن در استان شکل گیرد و تداوم داشته باشد. شما فرمودید که این روزها فضای مجازی مملو از مباحثه طرفداران استاندار و مخالفان اوست. نکته دقیقاً همینجاست؛ با کمی بررسی مشاهده میشود که هر دو طرف، از دلسوزان انقلاب و مردم و رهبری هستند که از زاویه خود و با توجه به آگاهی و اطلاعات خود به مسائل می نگرند و تلاش میکنند تا به حل مسئله کمک کنند. اما با این شیوه، خواسته یا ناخواسته، انرژی زیادی از نیروهای انقلابی بیهوده صرف، و آب به آسیاب دشمن ریخته میشود. در چنین شرایطی، همانطور که اشاره شد، افراد فرصت طلب که هیچ نسبتی با جریان اصیل انقلاب ندارند، به هواداری از یک سمت ورود پیدا میکنند و آتشبیار معرکه میشوند. بنابراین همافزایی و ایجاد یک فضای گفتمانی سالم ضرورتی است که بیش از پیش احساس میشود.

نقد دیگر بنده به فرآیند اطلاع رسانی و عملکرد گروه رسانه ای استانداری است. با اطلاع عرض میکنم که این گروه نتوانسته است به درستی اقدامات و فعالیتهای مدیران استانی را برای هماستانیهای عزیز ترسیم کنند. امروز جنگ نرم در دنیا حرف اول را میزند. پیشقراولان جنگ نرم، رسانه ها هستند. رهنمودها، حساسیتها، آسیب شناسی، و موقعیتسنجی دقیق و هوشمندانه مقام معظم رهبری در این زمینه، در نهایت به جهاد تبیین و افسران جنگ نرم ختم میشود. بنابراین علاوه بر مبارزه با تحریفات تاریخی، تأکید بر تبلیغ و تبیین دقیق عملکرد فعلی در کنار ایجاد روزنه های امید برای ترسیم آینده، بسیار مهم است. لذا تأکید بر کار سالم و مداوم در این فضا از اهمیت دوچندان برخوردار است. اما در این زمینه از نظر تا عمل فاصله بسیار است. خلأ این مهم به قدری محسوس است که گستره دامنه آن، بستر بسیاری از مشکلات و بحثهای بی مورد را شکل میدهد. بنابراین طرح مطالبات معقول در یک فضای گفتمانی صمیمی و منطقی از یکسو و اطلاع رسانی دقیق درباره عملکرد مسئولان استانی از سوی دیگر، وظیفه ای است که در جهت تبیین بر دوش تکتک ماست. امیدآفرینی کلیدواژه محوری برای برون رفت از مشکلات این روزهاست.

بنده اطلاع دارم که اقدامات زیادی در جهت شکوفایی ظرفیتهای بالقوه استان صورت گرفته و یا حداقل هدف گذاری شده است که بعضاً خبرهای مسرت بخشی به دنبال خواهد داشت؛ البته به کمی صبر و زمان نیاز دارد. در خصوص این اقدامات باید با مردم شهیدپرور استان صحبت کرد و آنها را به گوش این عزیزان رساند. این همان نکته ای است که از دوستان انقلابی توقع میرود. صرفنظر از نگاه حرفهای به مباحث اطلاع رسانی، اتفاقا نقش احزاب انقلابی در این زمینه بسیار پررنگ است. وظیفه اصلی هر حزبی چیزی غیر از این نیست که حامی انتخاب خود باشد. یکی دیگر از کارویژه های احزاب مرتبط کردن آحاد مردم با حاکمیت است و بالعکس. این ارتباط نباید یکسویه باشد؛ همانطور که صدای مردم در ارتباط با حاکمیت هستیم، صدای حاکمیت در پیشگاه مردم هم باشیم. بازهم تأکید میکنم که چالش اصلی، نبود یک فضای گفتمانی درست و منطقی است که مسؤلیت تک تک ما را در این زمینه سنگین میکند.

با توجه به موضوعاتی که مطرح فرمودید، پیشنهاد شما برای برونرفت از فضای کنونی چیست؟

بدون تعارف یکی از مشکلات کلان ما به لحاظ فکری و تاریخی این است که همدیگر را قبول نداریم و همواره در انجام کارهای گروهی با مشکل مواجه بودهایم. دلیل آن هم میتواند فقدان شکل گیری همان فضای مناسب گفتمانی باشد. کنار هم نشستن و تحمل یکدیگر را تمرین نکردهایم. این استان بیش از هر چیز، به از خودگذشتگی و همدلی نیاز دارد. اگر قرار است اهداف انقلاب در استان محقق شود، عقلا و دلسوزان جریان انقلابی باید گرد هم جمع شوند. کنار هم قرار گرفتن هرگز نافی نقد نیست؛ اما نقد منصفانه نیز مشروطبه ارائه راهکار و به کارگیری روشی است که از تفکر و اندیشه برخیزد، و رضای خدا و بنده خدا را دربر داشته باشد.

متأسفانه شرایط کنونی به گونهای رقم خورده است که معاندان و ضدانقلاب ها دور هم جمع شدهاند و در مقابل شاهد درگیری نیروهای انقلابی با هم هستیم. بنده تا جایی که اطلاع دارم، این رفتار را هرگز از رهبری معظم و یا حتی حاج قاسم عزیز و هیچکدام از دلسوزان اصلی انقلاب سراغ نداریم. مگر نه اینکه هر کدام از ما قرار است در حد بضاعت خود یک حاج قاسم باشیم.

بنده به سهم خود، به هیچ وجه، فضای این روزها در مجازی را نمیپسندم. متأسفانه فضا چنان گلآل آلود شده است که به هتاکی نیز منتهی میشود و این به هیچ عنوان برازنده جریانه ای حزب الهی و انقلابی نیست. البته در همین فضای موجود، افرادی با حداقل دسترسی ها، پیشنهادات و انتقادات و راهکارهای خود را به گوش استاندار میرسانند و اختلافات را در بوق و کرنا نمیکنند. به نظر شما کسی که نقدش را در فضای مجازی مطرح میکند پاسخش را باید از کجا دریافت کند؛ قاعدتاً در همان فضا. خوب این یک بحث تقابلی را بهوجود میآورد که زیبنده هیچ نیروی انقلابی نیست.

در انتها عرض میکنم که برای ارزیابی عملکرد در همه حوزه ها، به اطلاعات دقیق، اطلاع رسانی مستند، و کمی انصاف نیازمندیم. فقدان هرکدام از اینها، مسیر درست را دچار خدشه میکند. همه دوستان در احزاب انقلابی، دغدغهمندان انقلاب، و جوانان مطالبه گر را که سعی در پیشبرد اهداف نظام دارند، به همدلی و اتحاد دعوت میکنم. در دولت انقلابی، دولت از مردم جدا نیست و لازم است برای پیشبرد اهداف، همه پای کار باشند و هرکس با از خودگذشتگی گوشهای از کار را بر عهده بگیرد.

ما انتخابات مجلس را پیشرو داریم که ائتلاف غربیها با همراهی معاندان داخلی و ابزار تروریسم رسانهای، سعی در مخدوشکردن آن و دلسرد کردن مردم از مشارکت را دارند. شایسته نیست که خود ما هم ندانسته آب در آسیاب دشمن بریزیم.

 

ضمن تشکر از شما بابت وقتی که اختصاص دادید.