از ابتدای انقلاب اسلامی عده ای آنگونه به خود باورانده اند که یه گوشۀ آسمان سوراخ شده و فقط این عالیجنابان برای مدیریت و ریاست به زمین هبوط کرده اند .
این هزارزیستان سیاسی همواره با عوض شدن دولتها و یا کسب اکثریت کرسیهای مجلس توسط یکی از دو جریان سیاسی کشور به سمت جریان سیاسی پیروز متمایل و با لابی گری و از طریق صاحب منصبان خود را شریک ساختارقدرت سیاسی واجرایی آن وانمود می کنند و برای آنها فرقی ندارد اصولگرا پیروز وحاکم شود یا جریان اصلاح طلب.
برای این تشنگان قدرت و نه شیفتگان خدمت، منفعت شخصی مهم است و هر وقت و هر زمان مثل آب خوردن جریانهای سیاسی را دور می زنند ، هم با رجائی هستند و هم با بنی صدر، هم با ناطق اند و هم با خاتمی ، هم با احمدی نژادند و هم با میرحسین، هم با روحانی اند و هم با رئیسی و در انتخابات مجلس نیز حامی و سخنران ستادهای رقیب جریان انقلابی اند و با همین روش کثیف سیاسی گذران عمر می کنند و مدیریت خودرا تثبیت
اخیرا نیز شنیده شده است بعضی از همین قماش با اینکه در دولت های اصلاحات و اعتدال و… با همان روشی که اشاره شد مسئولیت قاپیده اند و در ایام فعالیت ستادهای انتخاباتی ریاست جمهوری جرأت نکرده اند به ستادهای آیت الله رئیسی نزدیک شوند ، این روزها در پشت پرده ها ردای ریاست پوشیده و لابی های خود را فعال کرده اند شاید بتوانند برای دهۀ پنجم انقلاب هم مناصب دلخواه خود را تحت سیطره درآورند تا به خلق الله وانمود کنند که هرچند از بانیان وضع موجود هستند اما آنها صرفا برای « ریاست » از آسمان به زمین افتاده اند و فرقی هم نمی کند زمان حاکمیت اصولگرایان باشد یا اصلاح طلبان و اعتدال و توسعه ای ها
جالب اینکه اینان درطول عمر چهل و چند سالۀ انقلاب هیچگاه آشکارا موضع سیاسی خودرا اعلام نکرده اند .
نورالدین احمدی