اسناد و مدارک و به طور کلی برجای مانده پیشینان، منابع اطلاعاتی ارزشمندی برای شناخت تاریخ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. در این میان نقش مطبوعات به دلیل انعکاس و تحلیل و گزارش به روز و مستمر رخدادها، در ارائه تصویری از سیر تحولات جاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تا آنجا که هر تحلیلگر مطالعات تاریخی برای مطالعه موضوعات مربوط به هر دوره و همچنین بررسی سیر تحول در هر زمینه ناگزیر از مراجعه مطبوعاتی است که در آن دوره منتشر شده است.
جنگ جهانی دوم و اثرات آن بر ایران نیز از مواردی می باشد که بازتاب گسترده ای در مطبوعات آن زمان داشته است. با بررسی اخباری که در مطبوعات آن زمان انتشار می یافت می توان دریافت که عملکرد مطبوعات در آن زمان چگونه بوده است و مطبوعات چگونه می توانند انعکاس دهنده و حتی هادی جریان جنگ با توجه به تأثیری که اذهان عمومی دارند باشند.

مقدمه

پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ (۱ سپتامبر ۱۹۳۹)، ایران بی طرفی خود را اعلام کرد اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بی طرفی ناپایدار بود. ارتش متفقین به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران به اشغال کشور مبادرت ورزید.

در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰ نیروهای شوروی از شمال و شرق، و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، از زمین و آسمان به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران بسرعت متلاشی شد. رضا شاه ناچار به استفاء شد. متفقین با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او محمد رضا – موافقت کردند.

پس از اشغال راه آهن سراسری ایران برای انتقال کمک های نظامی به پشت جبهه شوروی، بر اساس قانون وام و اجاره مورد استفاده قرار گرفت.

پس از اتمام جنگ، ارتش بریتانیا ایران را ترک کرد، ولی نیروهای نظامی کشور شوروی، همچنان در شمال غرب ایران باقی ماندند.

حمله روسیه (در قالب شوروی) و بریتانیا به ایران در کشاکش جنگ جهانی دوم، حاصل سومین تبانی تاریخی این دو کشور، به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود: در مورد نخست، در قرن نوزدهم و در پایان جنگ ایران و روسیه در دوره قاجار، تبانی روسیه با بریتانیا علیه ناپلئون بوناپارت در اروپا، سبب حمایت بریتانیا از بسته شدن پیمان های گلستان و ترکمنچای و تحمیل آن به ایران شد. در مورد دوم اوایل قرن بیستم میلادی نیز، پیمان های ۱۹۰۷، ۱۹۱۵ سبب تقسیم ایران به حوزه ی نفوذ دو کشور بریتانیا و روسیه، و زمینه ساز حضور نظامی آنان در ایران شد. سومین بار هم در جنگ دوم جهانی بود که بهانه ی حضور کارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران را در پی داشت.

بدون شک ورود جنگ به ایران شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم را دستخوش دگرگونی قرار داد. شرایط اقتصادی مردم ایران در زمان جنگ جهانی دوم، در بحران محض فرو رفته بود تا حدی که این درگیری به صف های نانوایی نیز کشیده شد. و خشک سالی این بحران را تشدید کرد.

به لحاظ سیاسی با آنکه رضا شاه بی طرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود تحریم ها ادامه داشت و مردم کماکان در معرض بحران های زندگی قرار داشتند.

به لحاظ فرهنگی این شرایط در حوزه هنر تأثیر بسزایی داشت. و بسا هنرمندان با استعدادی که محفلی برای شکوفایی هنر خود نداشتند و مردمی که غم نان داشتند در پی فرهنگ و هنر نبودند. اوضاع سینما ها نامساعد بود و گرانی بلیط سینما مانع رفتن مردم به سینما می شد.

به لحاظ اجتماعی شاه از مردم خواسته بود که به زندگی جمعی روی آورند و این زندگی جمعی تشنج حاکم بر جامعه را چندین برابر می کرد و باعث شیوع بیماری های مسری می شد.

جنگ جهانی دوم در دورانی به وقوع پیوست که صنعت روزنامه نگاری وارد ایران شده بود و در این زمینه روزنامه ها و مجلات در کشور انتشار می یافت. با توجه به اینکه مهم ترین موضوع آن دوران جنگ و بازتاب جنگ در ایران و زندگی مردم بود در این تحقیق برآنیم تا به بررسی بازتاب جنگ، چند و چون و چگونگی آن در مطبوعات ایران بپردازیم و اینکه آیا مطبوعات ایران در بازتاب شرایط جنگ توانسته اند به صورت مستقل و حرفه ای عمل کنند یا نه؟