پدیده ی کم یا بیتوجهی به مقررات رسمی داوری و فرافکنی و خود داور و قاضی پنداری در مسابقههای ملی و بینالمللی برخی مربیان و ورزشکاران ایرانی، پیشینهای دیرپا و منفی دارد ! . این پیشینه بد ، بهجای خود بانی هدر رفت هزینههای مادی و معنوی جبرانناپذیری در ورزش کشورمان شدهاست ، چه عنوانها و مدالهای ارزشمندی که به شکلی نزولی تغییر رنگ نداده یا از دست نرفته اند .
در اغلب مسابقههای ورزشی داخلی و خارجی ، نمونهها بسیاراند. برای یادآوری پیشینه ی موضوع در اینجا به ۳ نمونه اشاره میشود : ۱- در فینال مسابقههای جهانی کشتی آزاد وزن ۵۸ کیلوگرم سال ۱۹۹۹ ترکیه بین علیرضا دبیر و هارون دوغان ، درحالیکه کشتی پایاپای در جریان بود، داور مسابقه که بیشتر هوای هارون دوغان را داشت ، در صحنهای ، بدون زدن سوت ، با زدن ضربهای به دست چپ دبیر برای رها کردن انگشتان حریف ، دبیر در همان لحظه با فرصتطلبی هارون دوغان غافلگیر و در کنش و واکنشی خاک شد و در فرجام کار ، کشتی را ۳ بر ۱ باخت و بهجای مدال طلا ، نقره گرفت …
۲- در مسابقههای جهانی کشتی فرنگی ۲۰۰۲ مسکو ، حسن رنگرز ، پساز ۴ برد قاطعانه در برابر کشتیگیران بلاروس ، مجارستان ، گرجستان و ترکیه ، در کشتی ماقبل فینال و پنجمش ، در شرایطی که بیشاز ۱۰ نمره از نیس گوکولوف ترکمنستانی پیش بود ، با برداشت ناقصی که از مقررات داوری آن سالها داشت ، بدون توجه به سوت داور و به خیال پایان یافتن کشتی ، مبارزه را رها کرد و حریف هم ازاین بفرما ی حسن آقا ، هوشمندانه استفاده کرد و او را ضربهی فنی و از مدال طلا دور کرد ؛ رنگرز زخمخورده از خود ، در دیدار ردهبندی ، آشوت خاچاطوریان ارمنستانی را ضربهی فنی کرد و بهجای مدال طلا ، برنز گرفت با یک عمر افسوس برای خود وکشتی ایران !… ؟
۳- در مسابقههای جام ملتهای فوتبال آسیا در دوره گذشته ، هنگام مبارزه تیمهای ملی فوتبال ایران و ژاپن ، در صحنهای ، دفاع ایران بدون توجه به سوت و مدیریت داور بازی ، مبارزه منطقی را رها کرد ! . ژاپنیها هم با استفاده از این غفلت احساسی و غیرقانونی بازیکنان ایرانی که بازی و توپ را رها و گروهی به سوی داور هجوم بردند، بسیار راحت ازاین فرصت بادآورده بهره بردند و با زدن گل مفت از شرمنده گی بازیکنان ایرانی درآمدند ! ؟ . * درچهل ودومین دوره مسابقههای کشتی آزاد جام تختی خردادماه – ۱۴۰۱ تنکابن ، نمونه ی جدید اما تکراری از این بیماری مزمن ورزش کشور به شکلی دیگر خود را نشان داد ! . این که جام تختی چرا به سهو یا عمد با اثرگذاری برخی نگرشهای منفی و خود زنانه ی بعضی از جناحهای سیاسی ضد ملی ، از نظر بینالمللی ، جایگاه ارزشمند خود را از دست داده و به مسابقهای داخلی ، آنهم بدون حضور برخی از قهرمانان شاخص کشورمان به « قصه ای پرآب چشم » تبدیل شدهاست ، بماند تا سر فرصت مناسب… !
در آخرین کشتی و فینال وزن ۱۲۵ کیلوگرم بین مهدی هاشمی و امیر رضا معصومی ، پیش چشم و گوش هزاران تماشاگر حاضر در سالن مسابقه و دهها هزار بیننده و شنونده تلویزیونی و رادیویی ، بار دیگر این زخم مهلک و کهنه سرباز کرد !
در فضاهای حقیقی و مجازی رسانهها ، طیفی از کارشناس و غیرکارشناس و برخی در مقام دادستان به داوری نشستند و حکمهای شداد و قاطعی صادر کردند!
حادثه ی اتفاق افتاده در این مسابقه که کلاس درسی آموزنده برای ورزش ایران به ویژه کشتی است ، دارای پیامهای مهمی است .
در یک تحلیل یا آنالیز فنی و حقوقی و اجتماعی ، لازم و ضروری است به محورهای اصلی این پیامها به شکلی جدی توجه شود . در تحلیل مسابقه مورد اشاره : ۱- مهدی هاشمی ؛۲- امیررضا معصومی ؛ ۳- مقررات رسمی داوری ؛ ۴- داور وسط ، قاضی و رییس تشک ؛ ۵- هیات ژوری ؛ ۶- جامعه کشتی ؛ ۷- تماشاگران و شخصیتهای رسمی حاضر در سالن مسابقه ؛ ۸- تماشاگران و شنوندگان تلویزیونی و رادیویی ؛ ۹- صداوسیما ؛ ۱۰- دیگر عوامل مانند کادرهای ستادی و اجرایی و مسوولان اداری میزبانی فدراسیون کشتی ، ادارهی کل ورزش و هیاتهای کشتی استان مازندران و شهرستان تنکابن و… نقشآفرین بوده و دارای جایگاه حق و حقوق قانونی معنوی و مادی هستند .
در مدیریت پسا حادثه ، در میان سکوت و انفعال مدیران فدراسیون کشتی و هیات کشتی مازندران ، میانگین بحثهای رسانههای گروهی حقیقی و مجازی ، بهجای ریشهیابی نقش و جایگاه هر یک از این عوامل مورد اشاره ، به سوی تخریب شخصیت جوانی نوخاسته به نام امیر رضا معصومی ، جهتگیری شد !… ؟
امیر رضای بااستعداد و آیندهدار که گناهی جز اجرای مقررات بینالمللی اتحادیه ی جهانی کشتی (UWW) نداشت ، سیبل و آماج انواع تهمتهای مسموم و اظهار نظرهای غیر سازنده قرار گرفت ! .
اما طرف دیگر معادله و قانونشکن و عامل اصلی حادثه یعنی حریف مقابل و تا اندازهای نوع مدیریت بحران داور وسط و قاضی و رییس تشک، به ویژه در لحظههای بحرانی منجر به زیرگیری دوم از سوی معصومی ، بسیار کمرنگ جلوه داده شد ! .
تنها مورد آموزشی در چارچوب آیین پهلوانی و مبارزه ی جوانمردانه ( Fair Play ) و نه در زمینه اجرای مقررات ، این است که اگر امیررضای کمتجربه میتوانست ، غفلت دوم و قانونشکنی آشکار حریف را به شکلی هشداردهنده و آموزشی اجرا و از پرتاب حریف به بیرون محدوده قانونی تشک خودداری میکرد ، شاید این کشتی به ترکیبی از اجرای هوشمندانه مقررات کشتی و نمادهای جوانمردانه ، برای مربیان و ورزشکاران حال و آینده ی کشورمان بسیار زیباتر و پند آمیز تر میشد .
از دیدگاه و نگرش عیاری و پهلوانی و عرفانی ، جامعه کشتی میتوانست همراه با تشویق هوشمندی و قانونمداری امیررضا ، پدرانه و آموزگارانه ، این نکتهی ظریف را به او یادآوری می کرد ، نه این که ، او را به جرم رعایت درست قانون به رگبار تازیانه های زهرآلود و غیرمنصفانه ی کلامی و نوشتاری خود ببندند ! .
در نتیجه ، به جای پند گیری از این کلاس درس ، برخی افراد و گروهها به شکلی وارونه آن را به حاشیه بردند ! . بهجای نقد کارشناسی و آموزشی ، اصل موضوع در گرد و غبار بحثهای حاشیهای گم و گور و به فراموشی سپرده شد .
پیشاز ارایه ی هر پند و اندرز و هر پیچ و خمی آموزشی ، اخلاقی و فنی به امیررضا ، این رفتار قانون شکنانه ، خودسرانه و فرافکنانهی حریف عصبی و پرخاشگر او و پساز آن ، نوع مدیریت بحران داور وسط و دیگر همکارانش در کنترل میدان است که بر پایه ی مقررات داوری باید مورد بررسی کارشناسی قرار گیرند .
مهدی هاشمی که استعداد و قابلیت های فنیاش را در سایه ی حاشیهسازی اش قرار دادهاست ، نشان داده که در هر کشتی ، همزمان باید با دو حریف قوی مبارزه کند. یکی خود فرافکنش که با سماجت اصل مبارزه ی میدان و مقررات و حرمت بزرگ و کوچک و… را با خودزنی هرچه تمامتر به کنار می افکند و او را درگیر حاشیه های استعداد بربادده ی مختلف می کند ؛ و دیگری حریف مقابل او ! .
در همین مسابقه مورد بحث ، این کشتیگیر در چند دقیقه از دیدگاه مقررات داوری ، اخلاق و هنجارهای انضباطی ، موارد منفی مختلفی را به نمایش گذاشت که مهمترین آنها عبارتاند از :
1- ظلم به شکوفایی استعداد خود ، زحمتها و هزینههای معنوی و مادی خانواده ، مربیان ، هیات کشتی شهر و استان ، دوستان و … ؛ ۲- زیر پا گذاردن مقررات و بیتوجهی به سوت و فرمانهای فرماندههای میدان یعنی گروه داوری و هیات ژوری ؛ ۳- بدآموزی و قطع خودسرانه و یکجانبه ی مبارزه ی در جریان ، بدون قطع مسابقه از سوی داور ؛ ۴- بهرهگیری نکردن از حق قانونی خود و مربیان مربوط با استفاده از ضوابط چلنج ؛ ۵- بیحرمتی به مربیان و کوچ های خود با اجرا نکردن فرمانها و رهنمودهای آنها ؛ ۶- بیحرمتی به مجموع کادر داوران با سرپیچی از آرای صادرشده ی آن ها ؛ ۷- رعایت نکردن احترام تماشاگران حاضر در سالن یا در خانهها و محلهای کار که با استفاده از تلویزیون و رادیو مسابقه را تماشا یا گوش میکردند ؛ ۸- نادیده گرفتن جایگاه ارزشمند پیشکسوتان و قهرمانان حاضر در سالن و دیگر مسوولان رسمی مانند وزیر ورزش ، استاندار ، رییس فدراسیون کشتی ، مدیرکل ورزش و رییس هیات کشتی مازندران و … ؛ ۹- رعایت نکردن جایگاه معنوی و مادی حقوقی و حقیقی دستاندرکاران صداوسیمای مرکز مازندران و شبکههای ۳ و ورزش و رادیو ورزش و… ؛ ۱۰- بیتوجهی به جایگاه و شخصیت حریف مقابل ؛ ۱۱- نادیدهگرفتن حرمت میزبانان تنکابنی و مازندرانی و فدراسیونی و… ؛ ۱۲- دیگر موارد منفی ، مانند ختم به شر کردن مبارزه ی پایانی اینجام بسان مبارزه ی پایانی قهرمانی کشور در گرگان و برجای گذاردن خستگیهای جسمانی و روانی شبانهروزی بر تن میزبانان مسابقه ها . همچنین بر جای گذاشتن پیشینهی بد در کارنامه رفتاری خود !… ؟ .
اینهمه بازخورد منفی ، تنها از یک رفتار نسنجیده و خلاف مقررات چنددقیقهای ، به شکلی رسمی از سوی کارشناسان ، کمیتههای انضباطی و داوری و مدیریت فدراسیون شوربختانه ، تاکنون ، نادیده گرفتهشده و در هالهای از سکوت پرسش آمیز پیچانده شدهاند !؟.
برای آگاهی ، هوشیاری و تنبیه آموزشی سازنده و پیشگیری از تکرار این بیماری کهنه ورزش کشور ، حرکتی علمی و آموزشی مشاهده نمیشود! .
اغلب موضعگیریهای غیررسمی هم به شکلی نادرست و غیر آموزشی ، امیررضا معصومی را مورد سرزنش غیرمنصفانه قرار میدهند که چرا در آستانه ۱۸ سالگی در جلد پوریای ولی و عرفایی مانند خواجه عبدالله انصاری و شیخ ابوالحسن خرقانی فرو نرفته و به وظایف قانونی و مبارزهای خود بهدرستی عمل کردهاست !… ؟
اگر ما بهدرستی به وظایف آموزشی و پرورشی خود عمل بکنیم ، این حادثه ناخواسته و پرهزینه و با پیشینهای دیرپا ، بهجای به انحراف و حاشیه کشیده شدن ، به کلاس درسی پندآموز برای کشتی و کل ورزش ایران تبدیل میشود.
بهجای آنهمه مرده باد ! زنده باد ! و توهینهای هنجار شکنانه و ضد ارزشهای اخلاقی و انسانی ، لازم و ضروری است تا فرصت از دست نرفته و حاشیه ی مشابهی در مسابقههای ملی و بینالمللی رخ ندادهاست ، چارهاندیشی کنیم.
به هنجارشکنان هشدار دهیم که بیحرمتی و توهین به هر یک از قهرمانان رنجکشیده و دارای افتخار مانند فردین معصومی یا امیر رضا معصومی و مهدی هاشمی ، توهین و تعرض غیراخلاقی به جامعه پرافتخار کشتی و ورزش کشور است.
مهمترین پندی که ورزش و به ویژه کشتی ایران از این کلاس درس میگیرد ، تأکید ویژه بر این مهم است که به شکلی جوانمردانه ، از مقررات داوری رسمی رشته ورزشی خود پیروی کنیم. از فرافکنی ، اجتهاد شخصی ، حاشیهسازی و نادیدهگرفتن مقررات و حرمتها بپرهیزیم . در میدانهای ملی و بینالمللی ، ورزش ایران از این حرکتهای ناشیانه و غیرقانونی آسیبهای فراوانی دیدهاست .
با وجود این پیشینه منفی ، چرا از این هنجارشکنی ها پند نمیگیریم ؟… ! چگونگی و راهکار اصولی برون رفت از این گرداب کدام است… ؟
* پیشنهاد میشود : ۱- مدیریت فدراسیون بهویژه کمیتههای داوری و انضباطی ، همچنین ادارهکل ورزش و هیات کشتی مازندران ، برای پیشگیری از تکرار این حادثه زیانبار و مدیریت مطلوب آن به وظایف قانونی ، انضباطی و آموزشی و سازنده خود عمل نمایند تا ورزشکارانی با چنین ذهنیت و روان عصبی و پرخاشگر به خود آیند و استعداد و سرمایه های ملی را در کژراه ها به هرز نبرند ؛
۲- با توجه به اهمیت موضوع ، فدراسیون کشتی با مدیریت و همکاری کارشناسانه انستیتو کشتی و کمیته داوران با تهیه کلیپی آموزشی و راهبردی چند دقیقهای با نشاندادن صحنههای کوتاه از کشتی علی دبیر با هارون دوغان در فینال جهانی ۱۹۹۹ ترکیه ، کشتی حسن رنگرز در جهانی ۲۰۰۲ مسکو با حریف ترکمنستانی ، صحنه غفلت بازیکنان تیمملی فوتبال کشورمان با ژاپن در جام گذشته ی ملتهای قاره آسیا و موارد مشابه دیگر ، هشدارهای آموزشی لازم و کافی به جامعه ورزش کشور بهویژه به مربیان و قهرمانان و داوران داده شود ؛
۳- برای اهمیت بالای نشاندادن جلوهای مطلوب از رعایت هوشمندانه و هشداردهنده قوانین داوری ، به شکل مطلوب و آموزنده ، امیررضا معصومی مورد تشویق شایسته قرار گیرد.
به یاد بسپاریم ، چشمههای زلال استعدادهای ناب کشتی در سراسر ایران ، جاری و گوارایند . یکی از آن استعدادهای ناب در حال شکوفایی ، امیررضا معصومی است که « اگر » از موانع و پیچ و خمهای دهها « اگر » و کمند هفتخان های گرد افکن دگر بهسلامت بگذرد ، جامعه بزرگ و پرافتخار کشتی در آینده از او بهنیکی یاد خواهد کرد.
یکی از آن « اگرها » این است که اگر امیررضا ، یل شیراوژن به شکلی علمی و اصولی هدایت شود ، دور نخواهد بود که او یکی از رکوردداران کسب مدالهای جهانی و المپیک کشتی و ورزش کشورمان شود . یکی از مهمترین اصول علمی آموزش فنی ، حاکمیت اصول و علم بیومکانیک بر ساختار و روش کشتیگیری او است… .
اگر فردین پدر با اصول بیومکانیک و مدیریت اهرمها و مرکز ثقلش آشنایی کافی میداشت ، در آن ۳ ثانیه لعنتی معروف در کشتی ردهبندی المپیک ۲۰۰۸ پکن ، گرفتار واکنش حریف همیشه مغلوبش موتالیموف نمیشد و حسرت و افسوسی تاریخی را برای خود و جامعه کشتی بهجا نمیگذاشت ! .
فردین در آن مسابقه ، پیشاز کشتی بلدی و فرصتطلبی حریف ، بهاشتباه مهلک خود که ناشی از ناآشنایی علمی با قانون سوم نیوتون بود ، باخت !… ؟
ساختار کشتی کشورمان اگر بر پایه اصول کاربردی علم بیومکانیک ، استوار نگردد ، مانند گذشتههای دور و نزدیک قادر به بهرهبرداری مطلوب از تمام ظرفیتها و قابلیتهای ژنتیکی خود نخواهد بود.
تیرماه ۱۴۰۱
عسکر موسوی/ کارشناس ورزش