اجنماعی -صدای منتقد :دکتر علیرضا رئیسی معاون بهداشت، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مناسبت هفته سلامت روان و پویش سلامت دهان و دندان در نشست خبری با رسانه ها در پاسخ به پرسش خانم زهرا علی هاشمی خبرنگار رکنا که از پاسخ وی قانع نشده بود او را « الف بچه عوضی » خطاب کرد که «حرف مفت» می زند، با انتشار فیلم این بدرفتاری رییسی، جنجال رسانه ای در کشور به پا شد.
گر چه در آن جلسه خبرنگاران می بایست نشست خبری معاون وزیر را ترک می کردند و تا حصول نتیجه وزارت بهداشت را درتنگنا قرار می دادند.
رییسی از جمله معاونت های با سابقه وزیر بهداشت است که در نشست اخیر جوگیر شد و حواشی زیادی برای خود، وزارت بهداشت و دولت ایجاد کرد. او در این نشست انگار عقل کل بود و هر طور خواست به خبرنگار رکنا تاخت و همه دیدند که معاون عصبانی و پریشان احوال وزیر در مواجه با پرسش هایی که باب میلش نبود کم ظرفیت و بی جنبه نشان داد، او ابتدا برای اعصاب و روانش باید به یک روان پزشک مراجعه کند چون معلوم بود روان پریشانی دارد، البته بسیاری وزرا و معاونین، استانداران و نمایندگان مجلس، فرمانداران و … به خاطر ناتوانی و ضعف هایی که دارند آستانه تحمل شان در مقابل نقد رسانه ها پایین است و این موضوع در کشورمان مسبوق به سابقه است چرا که یادمان نرفته نماینده مجلسی که در حین رانندگی از مسیر ممنوعه عبور می کرد وقتی پلیس وظیفه مانع ادامه رفتنش شد، نماینده متخلف زیرچتر قانون سرباز بی پناه را با سیلی مورد نوازش قرار داد، متاسفانه اجرای قانون در کشور ما مشکل دارد و برای متخلفان حریم امن محسوب می شود.

اصل‌ بیست و چهارم قانون اساسی می گوید: نشریات‌ و مطبوعات‌ در بیان‌ مطالب‌ آزادند مگر آنکه‌ مخل‌ به‌ مبانی‌ اسلام‌ یا حقوق‌ عمومی‌ باشد. تفصیل‌ آن‌ را قانون‌ معین‌ می‌ کند، حالا اگر سئوال شود؛ وزارت بهداشت برای کاهش افکار خودکشی در جامعه چه کرده است؟ این سئوال کجا با اصل ۲۴ در منافات است که معاون وزیر مورد حمایت قانون، شمشیر را از رو می بندد و هر آن چه که لایق خودش است را به زبان می آورد.

خبرنگاران، بسیاری مواقع مورد بی مهری کسانی قرار می گیرند که وضعیت امروز جامعه را رقم زده اند،
نکته کلیدی اما اینجاست که هم مردم و هم مسئولین از رسانه ها انتظار معجزه دارند حال آن که دیواری کوتاهتر از دیوار خبرنگاران وجود ندارد. چرا که گاهی مورد بی مهری مردم  و گاه مورد عتاب و سرزنش مسئولان قرار می گیرند حتی در پاره ای مواقع قضات با اجرای قانون به سبک خود، خبرنگاران را بیشتر از آن دو محکوم می دهند.

خبرنگاران پناه بی پناهان و نماینده افکار عمومی هستند. اگر مسئولان بدون محافظ، آزادانه به میان مردم بروند و صحبت های آنها را بشنوند و از نزدیک معضلات را ببینند ممکن است اندکی از رسالت خطیر خبرنگاران کاسته شود اما مادامی که مدیران در چهاردیواری اتاق ریاست شان حبس و در بیرون از آن نیز در میان محافظان محصور هستند و مردم به آنها دسترسی ندارند، خبرنگاران تنها صدای افکار عمومی هستند که پرسش های بدون پاسخ آنها را می توانند در نشست های خبری مطرح کنند، البته بارها شاهد بوده ام مثل رییسی معاون وزیر بهداشت که با خبرنگار رکنا برخورد کرد، طی این سال ها از طرف مسئولان با خبرنگاران برخوردهای تندی شده است.

متاسفانه حق مطلب قانون اساسی در باره رسانه ها و خبرنگاران و بیان مسائل مختلف کشور به خوبی ادا نمی شود چرا که نگارنده یک بار به خاطر آن که به مدیری گفته بودم؛ کت مدیریت بر تن شما گشاد (بزرگ) است به ۱۳ ماه زندان محکوم شدم در حالیکه سایر مواردی که من به آن مدیر متخلف نسبت داده بودم از دید قاضی مربوطه نادیده گرفته شد که یک وکیل مجرب و توانا به نام بهزاد مومنی مقدم به کمکم آمد و با شکایت به دیوان عالی کشور، از آن مخمصه نجات یافتم. به راستی وقتی خبرنگاران این گونه در تنگنا هستند و امتیت شغلی ندارد آیا امیدی به ادامه کار هست؟.
دستگاه قضا یک بار هم که شده برابر قانون باید این فرصت را به رسانه ها بدهد تا به مسائل، مشکلات و معضلات کشور بپردازد چرا که همین محدویت رسانه ها و سخت گیری به آنها موجب شده کشور این حال و روز احتضار گونه داشته باشد و دزدی، رشوه، تورم، گرانی، پارتی بازی، بد اخلاقی، پاچه خواری، تملق و چاپلوسی و دهها درد دیگر در کشور باب شود و ایران به بهشت دزدان و مدیران ناکارآمد تبدیل شود

معاون مغرور وزیربهداشت و برخی مسئولان جمهوری اسلامی ایران بدانند که گاهی به خاطر حرف های مفتی که می زنند توسط خبرنگاران الف بچه ای غافلگیر می شوند که چاره ای جزء عذرخواهی از رسانه ها و پیشگاه ملت ندارند.

یاداشت :محمد فیضی 

نویسنده خبر:::

محمود داودی نژاد
محمود داودی نژاد
سردبیر